پرهامپرهام، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه سن داره

فرزند ایران زمین

طب دلار و ارز و طلا

خب براي اينكه ني ني مون از لحاظ اقتصادي عقب نمونه به اطلاع مي رسانم كه ني ني جون دلار به 1650 تومان هم رسيد يورو به 2200 تومان و اما سكه كه ولكن نيست داره ميره همينطوري بالا مثلا ديشب مبخواستيم بخريم 695000 تومان اما امروز شده 700000 تومان نمي دونم به سن باباييت برسي يعني 28 سال ديگه اينا چه قيمتي داره. تو اين آخر سال نود ميشه با 700000تومان يه خونه 75متري واسه يك ماه اجاره كرد تو يه منطقه متوسط تهران
27 دی 1390

كش و قوص جنسيت

اين جنيتت هم شده داستان يكي ميگه دختري يكي ميگه پسري والا ماهم مونديم يه چند روز پيش جايي دعوت بوديم يهو يكي از فاميلاي ماماني يواشكي نمك ريخت رو سر مامانيت من فكر كردم ماماني رو داره جادو مي كنه ترسيدم، ماماني حس شيشم قوي داره و زود فهميد اما بعدا من فهميدم جادويي در كار نبوده اون بنده خدا مي خواسته بفهمه تو دختري يا پسر مثلا يكي ديگه ماماني رو وارسي كرده بعد ميگه بچه دختر باور كن دكتر مامانيت اينجوري ماماني رو چكاپ نكرده بود يكي ديگه يچي ديگه ميگه والا ماهم مونديم حالا انشااله چند روز ديكه ماماني وقت دكترش قراره براش يه سونو بنويسه تا از اين خرافات در امان بمونيد  
27 دی 1390

فال حافظ

برات يه فال گرفتم اين بود: سالها دل طلب جام جم از ما مي كرد         ان چه خود داشت ز بيگانه تمنا مي كرد گوهري گز صدف كون و مكان بيرون است        طلب از گمشدگان لب دريا مي كرد
25 دی 1390

اسم

این اسمت هم شده واسه ما داستان ، عجب مسئولیتیه این اسم پیدا کردن بعد از این همه رایزنی سر پیدا کردن جنسیت برای شما به این نتایج دست پیدا کردیم که دختر بودی که همون باران اما پسر ، در سه ماه اول از ساتیار و بخصوص سامیار به سه ماه دوم رسیدیم که تا به اینجا ما زیاد رو پسر زوم کردیم طبق عدله های موجود و اسمه شما از سامیار به پرهام تغییر کرده و مامانی فعلا شمارو پرهام صدا می کنن خدا چند ماه اخر رو بخیر کنه، الهی امین.
18 دی 1390

صبح بخير فرزند ايران زمين

ماماني امروز حالش بهتر خدارو شكر و صبح زود زنگ زد و با شادي خنده با من صحبت كرد ميگه تو تو دل ماماني ساعت داري و هر روز 6:30 صبح بيدار مي كني ماماني رو تا صبحانه بخوره خدا كنه بعدا هم همين طوري باشي سلام صبح بخير فرزند ايران زمين
13 دی 1390

دكتر قلب

سلام عزيزم الان كه اينو مي خوني نميدونم ما زنده هستيم يا نه. ببخشيد شايد با اين حرفم ناراحتت كردم . ديشب رفتيم دكتر قلب براي ماماني چون چند روزي هست كه ماماني استرس داره و بي تاب ، دكتر خوشبختانه گفت مشكل خاصي نيست نه براي تو و نه براي ماماني چون در زمان بارداري اين اتفاق امكان داره ولي چون ماماني سابقه ناراحتي از قبل داشت و بخاطر تو وروجك قرص هاش رو قطع كردبود دكتر بهش توصيه كرد همين روند رو ادامه بده و قرص نخوره ولي اگه مجبور شد بخوره موردي نداره . از دست تو وروجك معلومه به مامان بابات رفتي سرتق و لجباز
13 دی 1390

بردن جواب آزمایش برای دکتر

این چند روزه حال مامانی بد بود (شیطون چرا ناراحتش می کنی ) بعدشم که امروز با همون حال خرابش رفتیم پیش خانم دکتر راضیه هاشمی (دوست خاله دکتر) تا جواب آزمایش مونگولیسم رو که آن هفته داده بودیم رو به دکتر نشون بدیم که خدارو شکر گفتن هیچ مشکلی نیست و یک سری دارو و پماد جدید برای پوست مامانی داد.
11 دی 1390